شنتياشنتيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

شنتیا پسر ناز

ملایر-تولد سارا

سلام        چند روز میشه واسه تفریح و عوض کردن آب و هوا اومدیم ملایر جاتون خالی خیلی خوش میگذره تازه دیشب رفته بودیم جشن تولد سارا کوچولو البته از من بزرگتره ولی خوب کوچولو خیلی خوب بود تا آخر شب که سارا خانم خوابیده بود منتظر شدیم تا بیدار بشه بعد جشن و شروع کردیم . خیلی خوش گذشت من همش داشتم ورجه ورجه میکردم. تا آخر شب بیدار بودیم واسه کادوی تولد ننه جونم از طرف من یه دامن خوشگل خریده بود .راستی یادم رفت بگم سارا نوه عمه ننه من میشه .این اولین سال تولدشه تولد همه مبارک باشه .خوبی تولد به هدیه هاش نیست به دور هم جمع شدنشه شاد باشید   
29 شهريور 1390

دندون سوم

سلام به لطف خداي مهربون امروز سومين دندونم داره مياد بيرون اولين دندون از دندوناي بالائي البته چند روز اول كه داشت مياومد بيرون خيلي درد داشت ولي مامان جون و آقام خيلي كمكم كردن و همش مواظبم بودن. ولي خودمونيم چه خوش ميگذره دندون داشتن. ميتوني همه چي بخوري به اميد ديدار شاد باشيد. در پناه هو باشيد
12 شهريور 1390

اولین تجربه ایستادن

سلام من شنتیا هستم ، البته به قول آقام شنتيا آقا ، هميشه آقام منو با اينجوري صدا مزنه آخه خيلي دوسم داره بريم سر اصل مطلب :                                 دو ، سه روزه ديگه روي پاهاي خودم مي ايستم                                البته با كمك مبل و جاروبرقي از هر فرستي استفاده ميكنم تا بتونم       &...
13 مرداد 1390

دندون اول

سلام امروز اولین دندونم شروع به در اومدن کرد. چه خبر خوبی اولین بار مامان جونم فهمید و خیلی خوشحال شد بعد با هیجان آقام رو خبر کرد و دو تایی حسابی خوشحال شدن و شروع به نگاه کردن به دندون من کردن و خیلی لذت بردن.  آقام وقتی که داشت با لیوان به من چای میداد لبه لیوان به دندونم میخورد و یه صدائی میداد که آقام خیلی خوشش می اومد. از ابن به بعد دیگه میتونم چیز هائی که واسه خوردنش باید دندون داشت رو بخورم . تازه دیگه کسی به من نمیگه بی دندون. شاد باشید .
15 تير 1390

شنتیا ، شونه و خاله سومي

سلام به همه مي دونيد امروز چه کار کردم ، با يه شونه  مشغول مرتب كردن موهاي خاله سومي شدم . تازه متوجه شده بودم شونه چه استفاده اي داره و ميشه مو ها رو با اون مرتب كرد. البته من خودم تازه مو هام داره بلند ميشه ، آقام اينا بعضي و قتا با يه برس كه مخصوص منه مو هامو شونه مي زنن. ولي تصميم دارم و قتي موهام بلند تر شد يه شونه خوب واسه خودم بخرم . هميشه خوشحال باشيد.  
6 تير 1390

تعطیلات و شنتیا

سلام من با ننه جون و خاله خانم اینا رفتیم مسافرت دیدن فک و فامیل . جای همه خیلی خالی حسابی خوش گذشت . مخصوصاً با ÷سر خاله کاوه که از من کوچولوتره همش موهاشو میکشیدم آخه اون از من کوچیکتره و موهاش از من بلندتره . شکوفا هم بود دختر عمم حسابی خوش گذشت .شما هم حتماً مسافرت برید. خدافظ
20 خرداد 1390

آغاز نشستن

سلام به همه  چند روز مونده به اینکه ٧ ماه از زمینی بودنم بگذره ، نشستن رو براي اولين بار تجربه كردم . چه حسي ، مثل آدم بزرگا ، البته هنوز مونده تا بتونم كامل تعادلمو حفظ كنم .ننه جونم دور تا دورمو بالش ميزاره كه يهو نيفتم . آقا و ننه جونم از اين كه من ميشينم خيلي لذت ميبرن و همش منو تشويق مي كنن ، منم ازشون ممنونم كه اينقدر منو دوست دارن
18 خرداد 1390