اولین تجربه ایستادن
سلام
من شنتیا هستم ، البته به قول آقام شنتيا آقا ، هميشه آقام منو با اينجوري صدا مزنه آخه خيلي دوسم داره
بريم سر اصل مطلب :
دو ، سه روزه ديگه روي پاهاي خودم مي ايستم
البته با كمك مبل و جاروبرقي از هر فرستي استفاده ميكنم تا بتونم
دستامو به يه چيزي تكيه بدم و به هر زحمتي كه هست بلند بشم
خيلي مزه ميده اين كه ديگه ميتونم بدون كمك آقام و مامانم روي پاهاي
خودم بلند بشم .
البته مامان و آقام بازم با اين حال مواظبم هستن كه يهو خداي نكرده نيفتم زمين
به اميد اين كه هيچكس هيچوقت زمين نخوره ، همتونو دوست دارم ، خدانگهدار
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی